کد مطلب:150199 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:236

اشک و تمدید امید
اشك بر حسین علیه السلام یعنی این كه ما هنوز در مسیر انتخاب آزادیم و جزو چنین قافله ای و اردوگاهی مانده ایم، و عزاداری برای او نیز تمدید امید است، و یكدل شدن با كسی كه دل در هوای خدا داشت، و اسیر زمانه اموی رمی نشد. به همین جهت فرهنگ دشمن شدیدا ما را تهدید می كند و چشم طمع به بریدن ما از اردوگاه حسینی دوخته است. و بر عكس، اتصال به فرهنگ و حكمت حسینی از طریق اشك و عزاداری، به طمع دشمن اجازه قوت گرفتن نمی دهد. اشك بر حسین علیه السلام تمدید امید به فرهنگ و حكمتی است كه ناممكن های اموی را كه یأس ما را برای تغییر سرنوشت مان می طلبید، ممكن كرد. تمام حیله و توان دشمن به كار گرفته شد تا ما حیاتی را كه می خواهیم، انتخاب نكنیم. همیشه با وهمی و سایه ای و... ما را در چنگال انتخاب نكردن قرار دادند. و سلام و صلوات خدا بر حسین علیه السلام كه از این چنگال ها آزاد شد و آزاد شدن را پایه نهاد، در جایی كه ابن عباس ها هم اسیر انتخاب شرایطی شدند كه خودشان انتخاب نكرده بودند، و آن چه را معاویه می خواست فكر كنند، فكر می كردند، و در نتیجه آن چه را معاویه خواست انتخاب كنند، انتخاب كردند.

اگر ما هنوز زنده ایم چون از دم حسینی نفس گرفته ایم و لذا می توانیم انتخاب آزاد بكنیم. امام خمینی (رحمة الله علیه)در قرن بیستم، قهرمان این انتخاب آزاد است و مقام معظم رهبری (حفظه الله) نیز از همان چشمه نوشیده است كه می گویند: «بحمدلله ما زنده و پایداریم» و اصلا با این همه حیله های جهان غرب یأسی نمی شناسند.

وقتی صراط مستقیم خانه نشین شود برترین ارزش ها - یعنی امام معصوم - بی ارزش می شود و باطل، خود را حق جا می زند. ارزش های دروغین آبرو میگیرد، و مذاهب بی شمار جانشین مذهب حق می شود، و هر گروهی


قداست می یابد، چون عده ای آمده اند و می گویند هیچ چیز مقدس نیست، و صراطهای مستقیم به وجود می آید چون صراط مستقیم خود خانه نشین شده است، و حكمت حسینی، شوریدن بر همه این حیله هاست. و لذا آنها را در كاخ های روشنفكری خود رها می كند تا جدا از مردم در تنهایی ذهن خود بریده از روح معنوی صراط مستقیم دین، فرمایش بفرمایند كه: دین قبض و بسط دارد و نتیجه بگیرند، چون همه آنچه از مفهوم دین داریم بشری است، و بشر هم كه قداست ندارد، پس همه آنچه از دین، تتبع شده است غیر مقدس است، و آخر الامر می خواهند هیچ چیز غیر خودشان مقدس نباشد، و این قصه ای جدید نیست. قصه ی قداست زدایی در دین، پیشینه ای دیرینه دارد. دشمن گاه علنی حمله می كند و گاهی هم به زبان دوست. عمده در نظر او این است كه او به نتیجه ای كه می خواهد برسد و آن نفی هر قداستی از جامعه اسلامی است. و مسلم در این حال، و او آن كه را و آن چه را می خواهد قداست می بخشد.

معاویه فرزند فرهنگی است كه كینه و عصبیت جاهلیت عرب را با فرهنگ بزك كرده ی نیهیلیستی اومانیستی رمی تركیب نموده و اساسی ترین و مبنایی ترین برخورد را با اسلام كرده و دقیقا به مقابله با تمام اسلام آمده است. امروز هم راه مقابله با غرب جز از راه حسین عیه السلام، یعنی عشق به حق و پاك - بازی در راه دین نیست، و این راهی است كه جان ها را آفت ناپذیر و حیات را پرنشاط، و دشمن را مأیوس می كند. عمده آن است كه نهضت و حكمت امام علیه السلام را درست بشناسیم تا به راحتی بتوانیم به آن دلبستگی پیدا كنیم. در این جا نمی خواهیم به نهضت حضرت سیدالشهداء به صورتی گسترده و جز ء جزء، نظر كنیم. فرض آن است كه عموما شیعه می داند امام علیه السلام چه كرد؟ بحث بر سر آن است كه آنچه را حضرت انجام دادند بفهمیم و معنی آن را بیشتر متوجه شویم، به


همین جهت هم ما می گوییم معنی آن نهضت را برای نجات امروزمان هم می توانیم درك كنیم، و همین امروز هم از پوچی ها و آفات فكر معاویه ای نجات یابیم.